کتاب اصول فقه مرحوم مظفر:
این درس اختصاص دارد به امر ظاهری. کار شناس محترم در آغاز به تبیین تعریف حکم ظاهری و واقعی پرداخته است. حکم در یک تقسیم، بر دو نوع است: حکم واقعی و حکم ظاهری برای این دو حکم، دو تعریف ذکر شده است: تعریف اول: حکم واقعی به حکمی گفته می شود که از دلیل اجتهادی (کتاب، سنت، اجماع و عقل) به دست می آید. و به حکمی که از اصول عملیه به دست می آید حکم ظاهری گفته می شود.تعریف دوم: حکم واقعی به حکم خداوند در لوح محفوظ گفته می شود. حکم ظاهری حکمی است که از ادله اجتهادی یا اصول عملیه به دست می آید.تعریف اول، اخص از تعریف دوم است، چون هر حکم ظاهری در تعریف اول، در تعریف دوم حکم ظاهری است اما بر عکسش خیر. چون طبق تعریف دوم، ادله اجتهادی هم تحت حکم ظاهری است اما در تعریف اول خیر. حال در مبحث اجزاء هر وقت حکم ظاهری گفته می شود، منظور حکم ظاهری به معنای دوم است. سپس به تبیین تنجز حکم پرداخته است. اگر دلیل اجتهادی، حکمی را برای ما ثابت کند، یا اصل عملی حکم را برای ما ثابت کرد در این صورت، حکم واقعی در لوح محفوظ، منجز بر فرد نمی شود. چون تا زمانی که حکم واقعی به شخص نرسد، منجز نمی شود.
مهمترین مباحث این درس:
حکم ظاهری و واقعی. ادله اجتهادی یا اصول عملیه. تعاریف حکم ظاهری وواقعی.