گزیده درس پازده
در درس قبلی مرحوم مظفر برای توضیح دلیل دوم جهت نیازمندی به بحث الفاظ، وجودات را به چهار نوع تقسیم کرد که آن چهار نوع عبارت بود از وجود خارجی، وجود ذهنی، وجود لفظی و وجود کتبی. بعد از اینکه ایشان این چهار وجود را بیان میکند، نتیجه میگیرد که باید وجود لفظی به خوبی درک شود. این را به خوبی دانستیم که که لفظ و معنا به خاطر پیوند استواری که میان آن دو برقرار است، چون شئ واحدی است و از اینرو که متکلم لفظی را بر زبان جاری میکند، گویا خود معنا را حاضر ساخته است. از اینجا دانسته میشود که این پیوند چگونه در اندیشه آدمی میان خود و خودش اثر میگذارد. در ادامه مرحوم مصنف به بحث دلات میپردازد و آن را در ابتدا با یک مثال توضبح میدهد. مثلا وقتی صدای زنگ دروازه شنیده میشود، بدونشک میفهمیم که کسی پشت دروازه است و ما را فرا میخواند و این انتقال ذهنی [از شنیدن صدا به اینکه کسی پشت دروازه است] بدان دلیل است که صدای زنگ بیانگر وجود کسی است که ما را میخواند و آن صدا به وجود آن شخص در پشت دروازه دلالت دارد. بنابراین صدای زنگ «دال» و وجود آن شخص «مدلول» و این ویژگی صدای زنگ «دلالت» است.
کلیدواژه: وجود اشیاء و دلالت.