گزیده درس دوصد و سی و نُه
بحث در بارهی نظم و ترتیب گفتارهای خطابی است و مرحوم مصنف برای آن پنج جزء ذکر کرد که یک خطابه از آن پنج جزء تشکیل میشود. آن پنج جزء عبارت است از: تصدیر و مقدمه، دعوا، دلیل، قصه و خاتمه است. استاد در این درس، مباحث مربوط به قصه و خاتمه را تبیین میکند و بعد از آن به سراغ مباحث مربوط به وجوه میرود. مقصود از «اخذ به وجوه» این است که خطیب اموری را به نمایش درآورد که حاکی از حالت و تأثیرگزاری در مخاطبان است. به دیگر سخن، خطیب یکسری حیلهها و مهارتهایی به کار ببرد که بتواند در مخاطبان تأثیر بگذارد. مثلاً، همانگونه که یک بازیگر در فیلم ظاهر میشود و نمایشی را اجرا میکند، خطیب هم باید به نحوی بتواند از این مهارتها و حیلهها برخوردار باشد. مانند نوع صدا، نوع قیافه گرفتن، اداء و اطوار، حرکات سر و دستها و ...
کلیدواژه: توابع خطابه (نظم و ترتیب گفتارهای خطابی و اخذ به وجوه).