گزیده درس دوصد و چهل و دو
بحث در بارهی مقدمهیی است که مرحوم مصنف برای شعر بیان میکند. در درس گذشته به سه معیار اساسی برای شعر اشاره گردید که آنها عبارت بودند از: «وزن، قافیه و تخیل.» در ادامه مرحوم مظفر پس از تأکید بر کارکرد این سه مورد، به این نکته اشاره میکند که از میان این سه مورد (وزن، قافیه و تخیل) کدام یکی مهمتر است؟ ایشان تخیّل را مهمتر میداند و آن را به منزلهی «عمود» در خطابه فرض میکند. زیرا همانگونه که عمود ستون فقرات خطابه را تشکیل میدهد، تخیّل همین جایگاه را در شعر دارد. از اینرو، چنانچه اشعار دارای وزن و قافیه باشد، ولی در آن تخیل وجود نداشته باشد، از نظر منطقدانان شعر به حساب نمیآید. گرچند مرحوم مصنف وزن و قافیه را به منزلهی اعوان میداند؛ ولی از لحاظ رتبه، تخیل مقدم بر وزن و قافیه در شعر است. در ادامه ایشان به تعریف شعر میپردازد و آن را کلامی میداند خیالانگیز، مرکب از عبارات موزون، برابر و قافیهدار.
کلیدواژه: مباحث مقدماتی شعر و تعریف آن.