گزیده درس بیست و شش
مرحوم مظفر، جزئی را به جرئی حقیقی و جزئی اضافی تقسیم میکند. جزئی حقیقی، به جزئی گفته میشود که در خارج تنها یک مصداق دارد، مانند اسماء اعلام. امّا، جزئی اضافی در مقایسه با یک مفهوم کلیتر قرار دارد. در واقع، جزئی اضافی یک مفهوم کلی است که در مقایسه با مفهوم کلیتر از خودش، جزئی به شمار میرود. مثلاً، انسان جزئی اضافی است که در مقایسه با حیوان جزئی محسوب میشود. هر جزئی حقیقی میتواند جزئی اضافی باشد، ولی جزئی اضافی نمیتواند جزئی حقیقی باشد. مثلاً، زید هم جزئی حقیقی است، چون در خارج بیش از یک مصداق ندارد و هم جزئی اضافی است، به دلیل اینکه در مقایسه با انسان جزئی است. در نتیجه رابطه میان جزئی حقیقی و جزئی اضافی، عام و خاص مطلق است. مرحوم مصنف بعد از پایان دادن به مباحث کلی به سراغ، متواطی و مشکک میرود که از تقسیمات دیگر مفهوم کلی است. اگر مفهوم کلی به گونهیی باشد که صدق آن بر افرادش یکسان باشد، به آن کلی متواطی گفته میشود؛ ولی اگر صدق آن بر افرادش به کم و زیاد باشد، مثلاً بر یکی بیشتر و شدیدتر و... صدق کند، در آن صورت کلی مشکک است.
کلیدواژه: جزئی حقیقی و اضافی، متواطی و مشکک.