گزیده درس شصت و نُه
گفته شد، آنچه از قضایا در منطق اعتبار دارد، قضیه محصوره است. قضایای محصوره به چهار دسته تقسیم میشود: موجبه کلیه، موجبه جزئیه، سالبه کلیه و سالبه جزئیه. لفظی که بر کمیت و تعداد افراد موضوع دلالت دارد، به آن «سور» گفته میشود. سور قضیه موجبه کلیه، الفاظی چون کل، جمیع، همه و ... است که ثبوت محمول برای تمام افراد موضوع دلالت دارد. در سور قضیه سالبه کلیه، از الفاظی هیچیک، هیچچیزی، نکره در سیاق نفی و ... استفاده میشود که بر سلب محمول از تمام افراد موضوع دلالت دارد. در سور قضیه موجبه جزئیه از الفاظی چون بعض، واحد، بسیار، اندک و ... استفاده میشود که بر ثبوت محمول برای بعضی از افراد موضوع دلالت دارد. در سور سالبه جزئیه از کلماتی چون از بعضی ... که بر سلب محمول از بعض افراد موضوع دلالت میکند، استفاده میشود. در ادامه مرحوم مظفر به اقسام قضیه شرطیه اشاره میکند و قضیه شرطیه نیز همانند قضیه حملیه دارای اقسامی است، منتها با دو شرط: اوّل، قضیه شرطیه، قضیه طبیعیه ندارد. دوّم، اینکه ملاک تشخص و حصر و اهمال در قضیه حملیه، موضوع است و حال آنکه ملاک تشخص و حصر و اهمال در قضیه شرطیه، زمان مقدم و تالی است. بنابراین قضیه شرطیه به شخصیه، مهمله و محصوره تقسیم میشود.
کلیدواژه: سور قضیه و اقسام قضیه شرطیه.